آموزش داستان‌نویسی

درباره من

من فاطمه علیزاده و متولد ۱۳۶۹ هستم. متاهلم و یک دختر مو فرفری به نام «بهار» دارم.

سال ۸۷ در کنکور سراسری شرکت و با مدرک ارشد جزا و جرم شناسی فارغ‌التحصیل شدم. شش سال قاضی دادگستری بودم و در شورای حل اختلاف به دعاوی مالی و‌حقوقی رسیدگی کردم. حجم بالای کار و فشار روانی محیط رسیدگی قضایی باعث شد افسردگی رو تجربه کنم، در نهایت بدون اطلاع خانواده از کارم استعفا دادم و به واسطه‌ی شش سال سابقه کار قضایی، پروانه وکالت گرفتم.

باور داشتم  یکی از اساسی‌ترین کارهایی که می‌تونه به زندگی پر درد و رنج معنا بده، دنبال کردن اشتیاق‌هامونه پس تصمیم گرفتم بنویسم. هنوز هم یادمه روزهایی که ده سالم بود، آخر کتاب قصه‌هام کاغذ منگنه می‌کردم و به میل خودم داستان رو تغییر می‌دادم. خانواده‌ام معتقد بودن هنر نون و آب نمی‌شه، شاید حق با اونا بود، هنر نون و آب نمی‌شه، ولی عشق می‌شه، راه نجات می‌شه، به قول مسکوب: « درمان درد بیهودگی می‌شود.»؛ پس تبدیل شدم به یک وکیل که از قضا می‌نویسد.

 

تاکنون افتخار این رو داشتم که در محضر اساتیدی چون آقایان مرتضا برزگر، سیامک گل‌شیری و  کاوه فولادی‌نسب، کیهان خانجانی و محمدحسن شهسواری و خانم سودابه فرضی‌پور مشق نوشتن کنم.

در حال حاضر به عنوان کارشناس داستان‌نویسی و تولید محتوا در مدرسه‌ی نویسندگی فعالیت می‌کنم.

درنهایت اینکه معنای زندگی برای من در یک جمله خلاصه می‌شه. جمله‌ منتسب به «نیچه»، فیلسوف کمی اخمو اما دل‌نازک است. «به تمامی بِزی و به هنگام بمیر.»